پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

من و دلبندم

14 ماهگی

14 ماهگیت مبارک عزیزترینم این روزا ماشالا اینقدر شیطون شدی که من یکی واقعا کم میارم. تو طول روز وقتهایی که بیداری بخوایم حساب کنیم که چقدر ساکت و اروم نشستی شاید نیم ساعت نشه همه اش در حال قدم زدن، فضولی، ریخت و پاش و از همه مهمتر خرابکاری هستی. امروز یکی از قاب عکسای سه نفرمونو زدی شکستی تو بالا رفتن از مبلها که استاد شدی از دور میدویی و میپری روشون خودتو میکشی بالا و شروع میکنی به راه رفتن بعد میای اون لبه لب وایمیستی تا قلب ما بیاد تو دهنمون بعد خودتو از پشت ول میکنی و ولو میشی روی مبل و هر هر میخندی ما هم کاری جز خنده از دستمون برنمیاد البته این کاراتم همچین بی خطر نیست مثل همین امروز که تو حالت خواب و بیدار بودم. پشتم بهت بود ...
28 دی 1391

سیزده ماهگی و شب یلدا

سیزده ماهگی و یلدات مبارک باشه عزیز دلم سه روز پیش وارد ماه چهاردهم از زندگیت شدی. دیگه راه رفتنت کامل شده و نیازی نداری واسه حفظ تعادلت دستاتو بالا نگه داری حتی گاهی وقتا راه رفتنت به دویدن هم تبدیل میشه  الهی که من فدای اون قد و بالای فندقیت بشم دیشب خیلیییییییییی بهمون خوش گذشت. برای شب نشینیه یلدا خونه دخترداییم نازی جون دعوت بودیم که بابام اینا و داییم اینا هم بودن و کلا 15 نفر می شدیم. تو ماه آذر تولد زیاد داریم اول تولد باباییه بعد دایی میلاد و بعد خاله عارفه و در نهایت شب یلدا تولد منه واسه همین یه کیک خریدیم و رفتیم اونجا یه تولد کوچولو برگزار کردیم. تو که واسه تولد خودت هنوز فوت کردن رو یاد نگرفته بودی دیشب واسه فو...
1 دی 1391
1